داستان واقعى - اغتصاب فرزندان !
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید سلام و احترام خدمت شما عزیزان بازدید کننده! با اظهار سپاس از بازدید تان، لطفاً برای هرچه بهتر شدن وبلاگ من، مرا از نظرات، پیشنهادات و انتقادات سالم تان بهره مند سازید. تشکر کامران kamran.8194@yahoo.com



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 148
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 153
بازدید ماه : 519
بازدید کل : 248324
تعداد مطالب : 128
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

اسما خداوند متعال %

« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
لطفاً این صفحه را با دوستان تان به اشتراک بگذارید 32 کلمه

Speed test

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ این صفحه را به اشتراک بگذارید
بهارســـــــــــــــــــــــتان
علمی، فرهنگی، اسلامی، تفریحی، ورزشی
شنبه 10 دی 1390برچسب:, :: 13:21 ::  نويسنده : کامران

 

داستان واقعى - اغتصاب فرزندان !
 
اين داستانيست واقعی كه ذكر آن بغرض درس و عبرت براى والدين و همچنين فرزندان ميباشد (با اندكى ويرايش و نگارش).
 
اواخر سال تحصيلى بود، و تقريبا يكماه به انتهاى سال تحصيلى باقى مانده بود كه پدر دست پسر 17 ساله اش را گرفته و دوان دوان وارد دبيرستان ميشود:
 
پدر: آقاى مدير، من ميخواهم اين فرزندم را از مدرسه اخراجش كنيد تا او را از اين كشور تبعيد كنم !
 
مدير: چرا؟ همانطور كه مي دانى يكماه ديگر به پايان مدرسه باقى نمانده، اگر ميشود كمى صبر كنيد تا مدرسه تمام شود و سپس اين كار را انجام بده تا يكسالش بهدر نرود.
 
پدر: نه آقاى مدير، من ديگر از اين پسر خسته شدم و ميخواهم كه همين الآن او را از اين كشور برانم.
 
مدير دست پسر بچه جوان را ميگيرد و اورا به زاويه اى ميكشاند و از او ميپرسد كه كه قضيه چيست؟
 
پسر به مدير: حدود 8 ماه پيش پدرم ماهواره اى به خانه آورد و من نيز مانند بقيه جوانان حس كنجكاوی را در خود میبینم و ميخواستم ببينم كه در اين كانالهاى جديد چه ميگذرد پس شبهنگام وقتى كه پدر و مادرم خواب بودند سراغ تلفزيون و كانالهاى جديد ميرفتم ولى در بعضى از آن كانالها خيلى چيزهاى عجيب و غريب ميديدم (مقصود كانالهاى جنس بود) و من به آن عادت كردم و هر شب وقتى كه والدينم خواب بودند سراغ آن كانالها ميرفتم، ولى از آنجاييكه بسيار تحريك ميشدم تصميم به عملى كردن آن اعمال شدم پس ديدم كه آسانترين و نزديكترين شخص برادر 5 ساله كوچكم بود، پس در خفاء از پدر و مادر به سراغ او ميرفتم و كارهاى فاحشه با او انجام ميدادم تا اينكه روزى بى خبر پدرم وارد اتاق شد و من را در آن حالت فاحشه با برادر كوچكم ديد، ولى از آنجاييكه بجز كمى ناسزاگويى و تنبيه زبانى كار ديگرى نكرد پس فكر كردم اين كار چندان زشت و نا پسند نيست، پس دوباره كار را بطور مستمر در هنگام خلوت انجام ميدادم، تا اينكه ديشب هنگام مشاهده آان افلام جنسى دوباره تحريك شدم ولى اين بار سراغ خواهر 10 ساله ام رفتم كه خواب بود ولى وقتى به او نزديك شدم بيدار شد و متوجه كار من شد و جيغ و فرياد زد پس والدين من بيدار شدند و فهميدند كه قضيه چيست. اينبار پدر من بسيار عصبانى شد و تصميم گرفت كه من را از خانه بيرون كند و به كشورى ديگر اخراج كند تا مرا نبيند.
 
مدير پس از شنيدن اين داستان شرم آور و حيرت انگيز پرونده پسر را نزد پدر آورد و به او گفت كه:
 
مدير: چرا شما ماهواره به خانه آورده اى؟
 
پدر: من آنرا آوردم تا بازيهاى فوتبال و همچنين اخبارهاى ورزشى و اخبار جهان را تماشا كنم.
 
مدير: پس اين تقصير تو است كه سبب شدى همراه آن كانالهاى ورزشى كانالهاى جنسى نيز وارد خانه ات كنى و پسرت را گمراه كنى، اين هم  پرونده پسرت پس برويد بيرون !
 
انتهاى داستان
===============================
 
پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: "كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته" يعنى: "هر يك از شما مسئول هست و مسئول زيردستان خود هست"
 
پس اى پدر و مادر عزيزى كه ماهواره را همراه آن كانالهاى مبتذل به خانه ميآوريد و فكر ميكنيد كه فرزندانتان ملائكه هستند و نميتوانند قفل ماهواره را بشكنند، اگر از همان اول فكر اساسى را براى تربيت فرزندان خود نكنيد عاقبت شومى را در راه خود خواهيد ديد زمانيكه كار از كار گذشته و ديگر راه برگشت نيست.
 
يك فرد هنگامى كه به سن بلوغ ميرسد اندرون او احساسات و هيجانهاى شهوت انگيز موج آسايى رخ ميدهد كه اگر توسط خود شخص و يا تعليم و تربيت والدين مهار نشود او را به دركات اعمال مبتذل ميكشاند، از فيلمهاى جنسى شروع شده و به فاحشه و مخدرات ممكن است منتها شود.
 
پس اى والدين عزيز، شيطان را در گمراهى فرزندانتان يارى ندهيد و بخاطر اين كانالهاى مبتذل ملائكه را از خانه تان مرانيد و از خداى خود بترسيد و نگذاريد تلفزيون گروبانگير شما شود بلكه بايست شما ين دستگاه را كنترل و مهار كنيد.
 
اى جوانان ! بدانيد كه شيطان بسيار مكار هست و پله پله يك شخص را به گمراهى ميكشاند، ابتدا سعى ميكند او را به كفر بكشاند، اگر نتوانست، او را وادار به گناه كبيره ميكند، اگر نشد او را وادار به بدعت ميكند، اگر موفق نشد، او را وادار به گناهان صغيره ميكند و اگر نشد راههايى از خير را به او نشان ميدهد تا اينكه او را به يك راه شر بكشاند، پس اين لعين هرگز دست بردار نميشود.
 
در حديث صحيح آمده است كه شيطان گفت: "تا روح در دم انسانهاست من آنها را گمراه ميكنم، ولى خداوند در جواب او فرمود: به بزرگى و عظمت خودم، تا جان در تن آنهاست، آنها را ميبخشم اگر استغفار كنند.
 
پس اى والدين گرامی و اى فرزندان عزیز، هر چند مرتكب گناه شويد از استغفار و توبه و بازگشت به پروردگارتان غافل نشويد و درنگ نكنيد تا شيطان به آرزوى خود نرسد.
 
مصدر: سايت نوار اسلام
IslamTape.Com
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب